پایگاه مردمی ارتش جمهوری اسلامی ایران:
پایگاه مردمی ارتش :چهاردهم آذر 1360، عراقیها روش جدیدی را امتحان کرده و جنگندههای «میگ 23» و «میراژ F-1» را با هم وارد منطقه درگیری کردند تا ببینند میتوان تامکتهای ایرانی را هدف قرار داد یا خیر؟
به گزارش پایگاه مردمی ارتشبه نقل از گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس- جنگنده رهگیر F-14 ملقب به «تامکت» (گربه نر) به عنوان یک سلاح ارزشمند در نبردهای هوایی تاریخ جهان شناخته میشود که تنها در سازمان رزم 2 کشور آمریکا و ایران ایفای نقش کرده است.
این هواپیما همواره به عنوان یکی از برگهای برنده نیروهای مسلح ایران شناخته شده و تا به امروز خدمات بسیاری را در این راه به انجام داده است.
به همین منظور خبرگزاری فارس تصمیم بر این گرفت تا طی چند گزارش و مصاحبه به مناسبت 4دهه خدمت این جنگنده در نیروی هوایی، به بیان بخشی از کارکردها و اهمیت این گربههای قدرتمند آسمان ایران بپردازد؛ با ذکر این نکته که برای تببین کامل زحمات خلبانان قهرمان و جان برکف گردانهای پروازی تامکت و همچنین نقش انکار ناپذیر این جنگنده در تاریخ معاصر کشورمان، به زمان بسیار بیشتری نیاز خواهد بود.
یک توضیح:
پیش از ورود به بحث اصلی گزارش، نگارنده بر خود لازم میداند به نکتهای مهم اشاره کند.
همانطور که شما خوانندگان محترم مطلع هستید، اسنادی مرتبط با اتفاقات رخ داده در جنگهای اخیر سراسر دنیا، پس از گذشت زمانی مشخص منتشر و در دسترس عموم قرار میگیرد که البته بخشی از اسناد نیز همواره سری میمانند، اما در کشورمان ایران به دلایلی مختلف چنین امری یا امکانپذیر نبوده یا صورت نمیپذیرد لذا تهیه مطالب مستند و مشخص، غالبا با بهرهبرداری از دانش شفاهی و یا خاطرات حاضران در میادین نبرد است.
مطابق با این بحث، نوشتار حاضر نیز ترکیبی از اطلاعات رسمی منتشر شده، خاطرات خلبانان و پرسنل فنی و همچنین صحبتهایی است که میتوان در بخشهای مختلف دنیای مجازی شاهد آن بود که البته در کنار آنها مطالب جدیدی را نیز شاهد هستید، لذا قابل ذکر است علیرغم تلاش نویسنده در جهت حفظ سیر تاریخی و همچنین ترتیب زمانی اتفاقات، در برخی از بخشها ممکن است رخدادهایی بیان شود که زمان وقوع آن عقب یا بعد از مقطع ذکر شده باشد که مهمترین دلیل آن، نبود اسناد معتبر جهت استناد زمانی است.
با این مقدمه، وارد بخش اصلی تاریخ نبردهای هوایی 8 سال دفاع مقدس میشویم؛ مقطعی که در حقیقت بیشترین حجم درگیریها در آسمان 2 کشور در این بازه زمانی کوتاه اما سرنوشتساز به وقوع پیوسته است.
* رو در روی سراب فرانسوی
پس از گذشت نزدیک به یک سال از شروع جنگ تحمیلی، همچنان برتری هوایی در دستان نیروی هوایی کشورمان بود؛ جنگندههای «تامکت» در پوشش آسمان منطقهی نبرد، فعال ظاهر شده و «فانتومها» و تایگرها نیز نیروهای سطحی رژیم بعثی عراق را تحت فشار گذاشته بودند.
از سوی دیگر سلسله عملیاتهای غرورآفرین ایران با طرح «مروارید» نیروی دریایی آغاز، با حمله به H-3 توسط نیروی هوایی ادامه و حالا وارد فصل جدیدی شده که هدف از آن، در هم شکستن مقاومت متجاوز و عقب راندن از خاک مادری است.
دقیقا در همین زمان است که درگیریهای هوایی به اوج خود میرسد؛ نیروهای مسلح دو طرف با تمام تلاش سعی دارند تا نهایت توان و قدرت خود را در عرصه زمین، آسمان و دریا به رخ یکدیگر بکشند.
در آسمان منطقه نبرد و سراسر مرزهای غربی، شدیدترین درگیریهای 8 سال جنگ تحمیلی بین نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی هوایی رژیم بعثی عراق به وقوع پیوست که اگرچه حجم عمدهای از پیروزیها به نفع کشورمان بود، ولی دقیقا در آبان ماه 1360 و اندکی پس از شکست حصر آبادان، عراق سلاحی جدیدی را وارد جبهه های نبرد هوایی کرد که توانست همه چیز را تحت تاثیر خود قرار دهد و آن میراژهای F-1 فرانسوی (Dassult Mirage F1) ساخت شرکت «داسو» بود.
میراژ عراقی اندکی پیش از تحویل حین انجام آزمایش های پروازی
البته نیروی هوایی کشورمان پیش از رو در رویی رسمی با این جنگنده، از طریق مراکز اطلاعاتی و سامانههای شناسایی خود از روند تحویل این هواپیماها به عراق اطلاع داشت.
نخستین خرید هواپیماهای میراژ توسط عراق به پیش از 8 سال جنگ تحمیلی باز میگردد و قبل از آن، به کشورمان نیز پیشنهاد شده بود ولی ایران از خرید این جنگنده سرباز زد و F-16 (فالکن) را برگزید اما عراقیها این گزینه را در کنار هواپیماهای روسی مناسب دیدند و اقدام به سفارش این هواپیما کردند که با تاخیر یک ساله تحویل داده شد؛ بخشی از این هواپیماها به صورت پکهای قابل مونتاژ و برخی نیز بصورت پروازی از فرانسه و با توقف در قبرس، به عراق رسیدند.
این هواپیما که میتواند با سرعت مافوق صوت پرواز کند، طیف وسیعی از تسلیحات هوا به هوا شامل هدایت حرارتی مجیک 550 و هدایت راداری ماترا سوپر 530 را حمل میکند که برای درگیریهای هوایی مناسب بود.
قدرت مانور پذیری «میراژ» در کنار سامانههای پیشرفته جنگ الکترونیک آن و همچنین رادار توانمند «سیرانو» جهت شناسایی اهداف هوایی و سطحی، نیروی هوایی رژیم بعث را چند پله بالاتر از زمانی آورد که تسلیحات تضعیف شده ساخت شوروی را استفاده میکردند.
میراژهای F-1 علاوه بر توانمندی در درگیری های هوا به هوا، می توانستند طیفی از موشک های هوا به سطح ضد رادار «آرمات»، موشکهای ضد کشتی AM.39 «اگزوست» و همچنین بمبهای هدایت لیزری و سقوط آزاد را حمل کنند ضمن آنکه توانایی سوختگیری هوایی برای آنها، برد عملیاتیشان را بالا میبرد.
یک فروند میراژ عراقی حین شلیک موشک ضدکشتی «اگزوست» که در بخش بعدی نوشتار به تفصیل به آن اشاره خواهیم کرد
در چنین شرایطی، در روز 27 آبان ماه سال 1360، نخستین رویارویی جنگندههای ایرانی و میراژهای عراقی به وقوع پیوست.
در این تاریخ، یک فروند هواپیمای F-14 «تامکت» در منطقه عمومی اهواز، حین گشتزنی هوایی و از طریق رادار زمینی، متوجه 2 هدف پرسرعت شده که قصد خاک کشورمان را کردهاند.
با هدایت رادار، جنگنده F-14 به سمت نقطه مورد نظر رفته و مشاهده میکند که 2 فروند هواپیمای جنگنده کوچک مشابه F-5 در حین پرواز هستند. در این شرایط، میراژها به آسمان خود برگشته و تامکت نیز مشاهدات خود را پس از حصول اطمینان از نبودن جنگنده ایرانی به دیگر خلبانان اعلام میکنند اما اندکی بعد نخستین شکار میراژ طی جنگ اتفاق میافتد.
در روز 12 آذر ماه 1360 یک فروند تامکت با هدایت خلبان «ابوطالبی» حین گشت زنی بر فراز خلیج فارس، متوجه نزدیک شدن هواپیمایی از رو به رو میشود. با تشخیص خصمانه بودن هدف، دستور شلیک صادر و وی یک تیر موشک «فینیکس» را به سمت جنگندهای -که بعدا مشخص میشود «میراژ» بوده- شلیک میکند.
از سمت مقابل نیز هواپیمای عراقی موشکهای سوپر 530 خود را که در حقیقت یک سلاح هدایت راداری برد متوسط است، به سمت حریف ایرانی خود نشانه میگیرد.
در همین درگیری و با شیرجه تامکت، خطر اصابت به جنگنده ایرانی از بین رفته و در سوی دیگر میدان، میراژ F-1 به تلی از آتش مبدل میشود ولی این تمام ماجرا نیست.
* فاجعه...
تنها دو روز بعد و در 14 آذر ماه 1360، عراقیها تاکتیک جدیدی را امتحان کرده و تواما جنگندههای میگ 23 و میراژ F-1 را وارد منطقه درگیری میکنند تا ببینند عاقبت میتوان تامکتهای ایرانی را هدف قرار داد یا خیر؟
در این تاکتیک، جنگنده های میگ 23 در ارتفاع بالا به سمت خاک ایران نفوذ کرده و F-14های رهگیر متقابلا به رهگیری و دنبال کردن هدف متخاصم میپردازند اما دقیقا در همین زمان 2 فروند میراژ عراقی از سمت پایین به جنگندههای ایرانی حمله ور شده و اقدام به شلیک موشکهای هوا به هوا میکنند.
با اجرای دقیق این طرح، تحت نظارت رادار بصره و هواپیمای آواکس تازه تحویل شده با نام «بغداد»، نیروی هوایی بعثی موفق به سرنگون کردن 2 فروند تامکت در یک روز شده و اندکی بعد، F-14 سوم نیز شکار میشود که البته خلبانان آن به سلامت نجات مییابند.
این رخداد در سطح کشورمان یک فاجعه تلقی میشد تا جایی که در خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی -فرمانده جنگ در آن زمان- میخوانیم: «در این «روز تلخ» 2 فروند هواپیمای F-14 را از دست دادیم و این یک حادثه ناگوار است چرا که توانایی جایگزین کردن جنگنده ها را نداریم.»
* خلبان ایرانی گلوی «میراژ» را میگیرد
با وقوع این اتفاقات، بلافاصله جلساتی در عالیترین سطح نیروی هوایی برگزار شد تا راه حل مقابله با جنگندههای جدیدالورود عراقی پیدا شود.
کرو زمینی در حال چک کردن موشک های هوا به هوا پیش از پرواز تامکت
همه اینها در حالی بود که رژیم بعثی بدون هیچ محدودیتی توانایی دسترسی به انواع تسلیحات را داشت و در صورت از دست دادن هریک فروند، دو برابر آن را وارد میکرد اما در مقابل، کشورمان با تحریمهای همه جانبه تسلیحاتی رو به رو بود و حتی سیم خاردار نیز به ایران فروخته نمیشد.
با برپایی جلسات مختلف، عاقبت با نظر خلبان «فضل الله جاویدنیا» و موافقت نیروی هوایی، از روز بعد از حادثه (15 آذر ماه 1360) تصمیم گرفته میشود که در منطقه عمومی اهواز، برای ساعاتی مشخص که میراژها در منطقه حضور دارند، هیچ هواپیمای ایرانی پرواز نکند و تنها یک تامکت بدون مکالمه رادیویی در نقطه مورد نظر حاضر شود.
مطابق با این طرح، یک فروند تامکت به خلبانی «فضل الله جاوید نیا» و «(شهید) خورشیدی» از پایگاه هوایی اصفهان برخاسته و پس از سوختگیری هوایی، به منطقه گشتزنی خود میرسند.
اندکی بعد نیز 2 فروند میراژ F-1 عراقی از پایگاه خود در «شعیبیه» بصره برخاسته و به سمت ایران حرکت میکنند تا مغرور از اتفاقات روز گذشته، بار دیگر پیروزیهایشان را تکرار کنند.
با ورود این هواپیماها به منطقه، بازی جدیدی بین دو طرف آغاز میشود.
گشت هوایی تامکت مسلح به موشکهای سایدوایندر و اسپارو در زیر بال و فینیکس در زیر بدنه
تامکت سعی میکند تا میراژها را به عمق خاک ایران و نواحی پدافندی بکشاند و در مقابل نیز عراقیها سعی در ترغیب F-14 به تعقیب خود میکنند.
در اوج این بازی، ناگهان خلبان جاویدنیا بر روی رادیو اعلام میکند که در حال بازگشت بوده و در همین حین با اجرای مانوری به سمت زمین شیرجه زده و به سرعت سمت جنگنده خود را به سوی آسمان و مقابل میراژهایی که به دنبال او بودهاند، میگیرد و در زمانی مناسب کابین عقب (شهید خورشیدی) روی هدف، قفل راداری کرده و ثانیهای بعد، موشک قدرتمند «فینیکس» با شلیک خلبان از هواپیما جدا و با سرعتی نزدیک به 5 برابر صوت، راهی هدف خود میشود؛ با مشاهده انفجار در آسمان ،نخست افراد زمینی حاضر در منطقه نبرد اعلام میکنند که تامکت ایرانی هدف قرار گرفته است ولی با اعلام شادی آور خلبان، فریاد الله اکبر همه جا را در برمیگیرد و بدین ترتیب تاکتیک میراژها بار دیگر شکسته شده و این رخداد تلخ برای F-14ها دیگر تکرار نمیشود.
بنا بر طرح جدید نیروی هوایی، تامکتها حین حضور در منطقه نبرد ملزم به پروازهای 2 فروندی هستند تا یکدیگر را در بازههای زمانی مختلف پوشش داده و جهت مقابله با میراژهایی که از ارتفاع پایین قصد غافل گیری F-14ها را دارند، F-5های دزفولی مامور میشوند که در صورت اعلام رادار مبنی بر حضور میراژ F-1، در ارتفاع پروازی پایینتر از آنها اقدام به حمله کرده و به این ترتیب از تاکتیک ساندویچی عراقی جهت طعمه قراردادن یک جنگنده و سپس شلیک به سمت تامکت علیه خودشان بهرهبرداری شود خصوصا آنکه F-5 «تایگر» از نظر مانورپذیری، بسیار قدرتمند بوده و هدف قرار دادن آنها نیز سخت است.
جنگنده ریز نقش «تایگر» مسلح به موشک های حرارتی سایدوایندر
پس از این زمان، کشورمان آماده اجرای عملیاتی دیگر میشود تا بخش بزرگتری از خاک خود را آزاد کند، اما داستان رویارویی میراژها با تامکتها در این مقطع پایان نمیپذیرد و اصل اتفاقات اندکی بعد رخ خواهد میدهد.
پیش به سوی آزادسازی خاک مادری
در آبان ماه سال 1360، عملیات «طریق القدس» جهت آزادسازی بستان و شکست حصر سوسنگرد به مرحله اجرا در میآید که طی طرح عملیاتی «شبح2» نیروی هوایی وظیفه بمباران عقبه دشمن، حفظ آسمان منطقه نبرد در برابر نفوذ جنگندههای عراقی و اجرای عملیاتهای ترابری و شناسایی هوایی را برعهده داشت.
دقیقا در همین زمان است که مرحوم «هشیار» به عنوان یکی از طراحان بزرگ نیروی هوایی، عملیاتهای بمباران ارتفاع بالا را طرحریزی کرد که مطابق آن، جنگندههای F-4 «فانتوم» در ارتفاعی بالاتر از 30000 پا و به صورت 8 فروندی فرش بمبی را در منطقه نبرد رها کنند که شدت انفجار بالا و بار روانی ویران کننده ای داشت.
جنگنده F-4 «فانتوم» حین عملیات گشتزنی هوایی در معیت تانکر سوخت رسان بوئینگ 707
در این ارتفاع تنها سلاح کارآمد پدافندی عراق، موشکهای «سام 2» بودند که به راحتی منحرف میشدند، اما اندکی بعد با حضور میراژهای عراقی و ایجاد مزاحمت آنها، جنگندههای F-14 که از فاصلهای دورتر منطقه را تحت نظر داشتند، این بار بال در بال فانتومها به روی هدف رسیده و با این حضور، خطر حملات میراژهای عراقی به مراتب کاهش یافت.
علاوه بر این طرح، تامکتها از پایگاه های هفتم شکاری شیراز و هشتم شکاری اصفهان وظیفه داشتند تا هماهنگ با سایتهای موشکی زمین به هوای «هاوک» حاضر در منطقه عمومی خوزستان، آسمانی ایمن را بر فراز منطقه نبرد فراهم سازند و در همکاری با رادارهای مادر حاضر در منطقه، از ورود جنگندههای عراقی جلوگیری کنند.
دقیقا در همین زمان، رخدادهای تلخ هدف قرار گرفتن F-14ها و سایتهای موشکی «هاوک» به وسیله موشکهای ضد رادار «سوخو 22» به وقوع میپیوندد اما با تغییر تاکتیکهایی که در بالا ذکر شد، تا پایان سال 1360 حدودا 10 فروند میراژ F-1 عراقی در کنار تعداد بالایی از دیگر هواپیماهای مهاجم همانند میگ 21، میگ 23 و سوخو 22 با همکاری رادارهای زمینی و جنگندههای رهگیر سرنگون شده و بستان نیز در تاریخ 9 آذر ماه 1360 آزاد میشود.
* 20 شکار هوایی در کارنامه اشباح ایرانی
سریال شکست دشمن در جبهههای زمینی پایانی ندارد. مدتی بعد طرح عملیات مشترک «فتح المبین» بر روی میز فرماندهان نظامی قرار میگیرد تا بخش دیگری از خاک سرزمینمان از لوث حضور بعثیها پاک شود.
در این عملیات، هواپیماهای F-14 «تامکت» در کنار F-4های «فانتوم» و F-5های «تایگر»، وظیفه اجرای دفاع هوایی هماهنگ با سایتهای موشکی زمین به هوا را بر عهده دارند؛ وظیفهای که با ایجاد چتر ایمن بر فراز منطقه نبرد و قرارگاههای مرکزی فرماندهی عملیات بنا بر طرح «شبح 3» منجر به سرنگونی 20 جنگنده عراقی میشود.
تامکت از نگاه تانکر سوخت رسان
در همین زمان حضور نمونه شناسایی MiG-25 «فاکسبت» که تحویل عراق شده است بیش از پیش در آسمان منطقه مشاهده میشود.
این هواپیما که در حقیقت برای اجرای عملیاتهای درگیری هوایی از فاصله دور یا شناسایی ساخته شده است، می توانست در ارتفاعی به مراتب بالاتر از جنگندههای ایرانی پرواز کند و سرعتی معادل 3برابر صوت داشت.
به همین دلیل سامانههای موشکی زمین به هوای کشورمان قابلیت دستیابی به آن را تا آن زمان نداشته و به دلیل تحویل نگرفتن لباسهای پروازی ارتفاع بالا توسط ایران، خلبانان ایرانی نیز نمیتوانستند به سقف پرواز میگ 25 دست یابند و شلیکهای از ارتفاع پایین آنان نیز به دلیل سرعت بالای «فاکسبت» عراقی به نتیجه نمی رسد ولی هر مشکلی راه حلی دارد و عاقبت «روباه» پرسرعت عراقی اسیر تیر غیب ایرانیها میگردد که در بخش بعدی به تفصیل به آن اشاره خواهیم کرد.
در جبهه زمینی، با آغاز عملیات «بیت المقدس»، نبرد به اوج خود میرسد.
برابر با طرح بزرگی که با حضور تمامی ارکان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همراه است، پس از گذشت بیش از یک ماه، خرمشهر آزاد و به آغوش وطن باز میگردد.
نیروی هوایی نیز در ادامه طرح عملیاتی «شبح 3» بار دیگر وظایف محوله خود را به انجام میرساند که ذکر کامل آن به تنهایی چندین نوشتار را میطلبد ولی در خصوص هواپیماهای رهگیر F-14 باید ذکر کرد که بنا بر دستورالعمل ابلاغ شده، جنگندههای تامکت وظیفه داشتند تا از مبدا پایگاههای هوایی اصفهان و شیراز با ایجاد یک منطقه پوشش هوایی امن و با پرواز 2 فروندی بر فراز منطقه نبرد، از حضور جنگندههای عراقی و بمباران خط مقدم، جلوگیری به عمل آورند.
در چنین شرایطی عراقیها نیز تمام توان خود را پای کار آورده و انبوه جنگندههای میراژ F-1، سوخو 22 و میگ 23 را با هدف رهگیری هوایی، عملیاتهای ضد رادار و بمباران خطوط نبرد در آسمان به میدان آوردند.
فشار بالای آنان در کنار حملات عمقی به خاک کشورمان و به شهادت رساندن مردم بیگناه جهت تحت تاثیر قرار دادن خطوط مقدم، آنچنان زیاد بود که عملا خلبانان ایرانی بخش عمدهای از وقت خود را در آسمان و در مقابل هواپیماهای متخاصم بعثی میگذراندند.
علیرغم پشتیبانی بیدریغ شوروی و فرانسه در قالب تحویل بهروزترین تسلیحات هوایی دنیا به عراق، تاکتیکهای فرماندهان ایرانی در قالب طرح دفاع هوایی به خوبی جواب خود را پس میدهد.
میگ 25 عراقی که پس از سقوط دیکتاتور بعثی در پایگاه هوایی خود بی هدف رها شده است
* مراقبت، شبانهروزی میشود
هواپیماهای F-14 مطابق با دستورالعمل دفاع هوایی ابلاغ شده، ملزم بودند که از طلوع تا غروب آفتاب و با انجام سوخت گیری هوایی بر فراز منطقه عمومی خوزستان و قرارگاه های عملیاتی کربلا، فتح، نصر و قدس پرواز کنند و از حمله جنگنده های عراقی جلوگیری به عمل آورند، F-5ها و F-4ها نیز در کنار تامکتها با اجرای گشت هوایی یا پروازهای «اسکرامبل» خلاءهای موجود را پر میکردند تا خطر هدفگیری ناوگان خودی را کاهش دهند.
ضمنا به هنگام اجرای سوختگیری هوا به هوا توسط جنگندههای F-14، «فانتومها» جای آنان را پر و در ارتفاع پایین جهت جلوگیری از غافلگیری هم F-5های «تایگر» پرواز میکردند.
دیگر تاکتیک اجرا شده در این عملیات، هماهنگی سایت موشکی زمین به هوای «هاوک» حاضر در منطقه با هواپیماهای رهگیر بود که مطابق آن با ایجاد یک تله، هواپیماهای عراقی به داخل محدوده هدفگیری کشیده شده و سپس سرنگون میشدند و اگر این تاکتیک جوابگو نبود، در عقبه میدان نبرد، F-14های «تامکت» آماده هدف قرار دادن جنگندههای بعثی میشدند.
پس از 931 سورتی پرواز مراقبت مسلحانه هوایی که عموم آن توسط تامکتها به مرحله اجرا در آمد، نزدیک به 40 فروند جنگنده عراقی در همکاری با سایتهای موشکی «هاوک» و توپخانههای پدافند هوایی سرنگون شده و خرمشهر نیز در تاریخ 3 خرداد 1361 آزاد شد.
پرواز 2 فروندی تامکتهای ایرانی برای مراقبت از فضای کشور
با اجرای طرح عملیاتی بیت المقدس، جمهوری اسلامی ایران آماده گذشتن از مرزهای دو کشور و تنبیه متجاوز عراقی میشود که این اقدام طی عملیاتهای والفجر مقدماتی و رمضان به وقوع می پیوندند ولی نتایج حاصله مورد رضایت نیست و عملا پیروزی خاصی اتفاق نمیافتد.
پس از آن، طرحهای «بدر» و «خیبر» جهت ورود به خاک عراق و تصرف بخشی از این کشور جهت فشار بر افکار عمومی به مرحله اجرا در آمد اما تنها منجر به گرفتن بخش کوچکی از خاک عراق شد که شامل جزایر نفتی مجنون بود. اما این تمام کار نیست چرا که کشورمان در نظر داشت با یک پیروزی قاطع درون خاک عراق و آزادسازی بخش هایی از مناطق مرزی این کشور با ایران، برگ برنده ای محکم را در دست داشته باشد تا بتواند با فشار، دشمن را به مذاکره و عاقبت پایان جنگ ترغیب کند.
در همین زمان سیل تجهیزات شرقی و غربی و کمکهای اطلاعاتی به رژیم بعثی عراق سرازیر شد.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران به دلیل اعمال شدیدترین تحریمهای تسلیحاتی با مشکلات عدیدهای رو به رو بوده و دستیابی به نیازها تنها از طریق واسطهها و بازار سیاهی امکان پذیر است؛ بازار سیاهی که با از دست رفتن مداوم پولهای پرداختی نشان داد که قابل اطمینان هم نیست.
* گربههای خسته ایرانی از جا برمیخیزند
فشار دائمی بر ناوگان هواپیماهای نیروی هوایی خصوصا F-14های «تامکت» و پروازهای شبانهروزی، هواپیماها را زودتر از موعد مقرر زمینگیر کرده بود، در کنار آن تعدادی از بمبافکنها مورد اصابت قرار گرفته و ساقط شده یا آسیب بسیاری دیده بود.
کمبودهای تسلیحاتی و همچنین نیاز به قطعات برای راه اندازی هرآنچه موجود است، جرقه تفکر جهادخودکفایی را در سطح نیروی های مسلح و نخست نیروی هوایی رقم می زند؛ پشت این تفکر، یک فرد روحانی قراردارد: آیتالله سید علی خامنهای (رئیس جمهور وقت).
F-14 در خط تعمیرات سازمان هواپیمایی ایران (صها)/ آشیانه تعمیراتی بوئینگ
جنگندههای تامکت که تا پیش از آن تعمیرات دورهای را دیدهاند، جهت انجام مراحل اورهال عازم آشیانههای نگهداری شده و خودکفایی در تعمیرات سنگین 40 روزه (در صورت در دسترس تمامی امکانات) به وقوع میپیوندد و برخی دیگر از اتفاقات نیز نشان میدهد که تفکر بیگانگان و در راس آن کشور سازنده (آمریکا) مبنی بر خوابیدن ناوگان هوایی، تفکری باطل است.
در این سوی میدان نیز با تغییر تاکتیکها، شروع ساخت برخی تسلیحات مورد نیاز و پرمصرف در کنار تولید قطعاتی ساده که اندک اندک روند پیچیده شدن را طی میکنند از سر گرفته میشود و با ایجاد تفکر خودکفایی و تلاش همه جانبه و خستگی ناپذیر، اندک اندک شرایط بهبود پیدا میکند و دقیقا در همین زمان است که ماجرای «ایران–کُنترا» به وقوع میپیوندد.
همزمان با این رخدادها طرفهای آمریکایی از ایران درخواست میکنند که در قبال میانجی شدن جهت آزادسازی سربازان ربوده شده خود در خاک لبنان، بخشی از تجهیزات و تسلیحات مورد نیاز کشورمان در طی جنگ را تامین کرده و در سفر «مک فارلین» به کشورمان نیز این موضوع در دستور کار آمریکاییها قرار میگیرد و بنا بر برخی روایات تایید نشده، برخی اقلام ازجمله تعدادی قطعات مربوط به جنگندههای F-14 نیز در اختیار ایران قرار میگیرد هرچند بنا به دلایل سیاسی مختلف و رخدادهای آن زمان، این روند ادامه نیافته و قطع شد.
در این شرایط، تامکتها وارد بخش دیگری از تاریخچه نبردهای خود میشوند که اگر چه از قبل در جریان بوده است ولی حال به بالاترین میزان خود میرسد و دقیقا همین زمان است که اهمیت حضور تامکتها بیش از پیش آشکار میشود.
در بخش بعدی نوشتار، در خصوص حضور قدرتمندانه این جنگندهها بر فراز آسمان خلیج همیشه فارس و حفظ شاهرگهای حیاتی اقتصاد کشور سخن خواهیم گفت.
پایان بخش چهارم
گزارش: دانیال بهمنش
انتهای پیام/
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.